آن مجلس، یک مجلس تخصصی به معنای واقعی نبود، بلکه مجلسی بود که از متن مردم برخاسته بود. اگرچه تخصصهای مختلف هم در آن مجلس وجود داشت، اما آن تخصصها چندان منسجم نبود و از طرفی هم مجلس چون از درون احزاب سیاسی برنخاسته بود، رقابتهای انتخاباتی، رقابت منطقهای، محلی و عشیرهای در تشکیل آن تاثیر زیادی داشت. مجالس بعدی هم مجلسی ایدهآل از بعد تخصصی چه در زمینه قانونگذاری و چه در زمینه نظارت نبوده است.
در این مجلس در 30 سال گذشته اگرچه خدمات بزرگی به کشور ارائه و بسیاری از مشکلات کشور با پیگیری نمایندگان مردم برطرف شده است اما در عین حال نگاه این نمایندگان نگاه محلی و منطقهای بوده تا نگاه ملی، کلان نظارتی و قانونگذاری. پس با توجه به اینکه نمایندگان از متن مردم و از بطن و درون جامعه برخاستهاند، قانونگذاری هم معطوف به حل مشکلات مردم بوده و از سوی دیگر به خاطر اینکه مجلس یک مجلس منطقهگرا بوده و توجه چندانی به مسائل کلان نشده است، طبیعتا این مجلس در این مدت از بعد تخصصی دارای آسیبهایی بوده است.
در واقع بخش مهمی از مجلس به مسائل کلان و قانونگذاری کمتر اهتمام کرده و کمتر در موضوع قانونگذاری وقت گذاشته است. در موضوع نظارت هم وضعیتمان، وضعیت مناسبی نبوده است؛ یعنی در این مدت 30 سال نظارت مجلس دارای فراز و فرودهایی بوده است، اما در مجموع این نظارت، نظارت کامل و منطبق بر قانون اساسی نبوده و نظارتی که در قانون اساسی از مجلس خواسته شده، به عمل نیامده است.
این اشکالات ساختاری در مجلس وجود دارد. برای اینکه بتوانیم هم سطح قانونگذاری را ارتقا دهیم و هم سطح نظارت را بالا ببریم، باید یک اصلاح ساختاری در مجلس انجام شود. امروز وضعیت به گونهای است که وظایف شوراها نیز بر دوش مجلس افتاده و مجلس که باید در سطح کلان، قانونگذاری و نظارت داشته باشد، سرگرم رسیدگی و پیگیری مسائل محلی، منطقهای و جزئی کشور شده و از کار اصلی خود بازمانده است. بنابراین اگر به این واقعیت نگاه کنیم و اگر آنچه گفته شد را بپذیریم، لازم است مجلس را اصلاح کنیم. در واقع هم شوراها باید اصلاح شده و به جایگاه خود برگردند و هم مجلس باید اصلاح شود و به جایگاهی که خواست قانون اساسی است، برگردد. جدا از این بحث، مشکل دیگری که در حال حاضر با آن مواجهیم این است که نقش احزاب در تشکیل مجالس و شوراهای عالی کشور نقش ضعیفی است.
یعنی ما باید با اصلاح قانون و با فرهنگسازی، نقش احزاب را در تشکیل مجلس و در شوراهای فرادستی بالا ببریم و افرادی که وارد مجلس میشوند و در شوراهای فرادستی نقش ایفا میکنند، باید از جایگاه تخصصیتر و عمیقتری برخوردار باشند. اگر نقش احزاب در اینجا قوی شود، طبیعتا هم در تخصصیشدن و بالارفتن سطح شوراها و مجلس تاثیر دارد و هم در دولت نقش اساسی ایفا میکند و سطح دولت را نیز بالا میبرد. بنابراین یکی از موضوعاتی که در این زمینه باید مورد توجه قرار داد و به نوعی به آسیبشناسی مجلس و قانونگذاری و نظارت برمیگردد این است که نقش احزاب در تشکیل مجالس و شوراهای فرادستی ما نقش ضعیفی است و باید این نقش را هم اصلاح کرد.
*عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس